تحولات عصر ظهور

مهدویت

اسلام نبوى الحديث ،حسينى
البقاء و مهدوى الحيات است .
تحولات عصر ظهور
در عصر ظهور چهره عالم به كلى دگرگون مى شود و تحولات گسترده اى بر روى زمين شكل مى گيرد، عقايد، اخلاق ، روحيه و اعمال مردم به سرعت متحول مى گردد و روابط ديگرى بر جهان حاكم مى شود.مسائل سياسى به كلى دگرگون مى گردد، تحولات عميق اقتصادى صورت مى گيرد و زمين به صورت شگفت انگيزى از گذشته خود ممتاز مى شود.
عصر ظهور، تولّد دوباره انسان است .
عصر ظهور، حاكميت خدا بر زمين است .
عصر ظهور، عصر ولايت به قافله سالارى مهدى آل محمد عليهم السلام است .
عصر ظهور، عصر كمال بشريت است .
عصر ظهور، عصر ازادى انسان از غير خدا است .
عصر ظهور، عصر درخشش زيبايى عدالت بر روى زمين است .
عصر ظهور، عصر تحقق آمال فروخورده همه انبياء و اولياء است .
عصر ظهور، عصر توحيد و يكتا پرستى است .
عصر ظهور، عصر تجلى رحمت الهى در زندگى مادى و معنوى بشر است .
عصر ظهور، عصر دفع فتنه از همه جهان است .
عصر ظهور، عصر پرستش خدا و مدح محمد و آل محمد عليهم السلام است .
عصر ظهور، عصر شكفتن غنچه هاى تشيع در جاى جاى زمين است .
عصر ظهور، عصر زدودن غربت و عزلت و مظلوميت از چهره پيامبر و دو امانت بزرگ اوست .
عصر ظهور، عصرى است كه وحدت ، امنيت و نعمت با همه وجود زمين را در بر مى گيرد.
عصر ظهور، عصرى است كه زمين براى اولين بار از هر گونه پليدى پاك مى گردد.
عصر ظهور، عصرى است كه زمين به دست حجّت خدا فتح مى شود و پس ‍ از گذشت هزاران سال به دست صاحبان اصلى خود باز مى گردد.
عصر ظهور، عصرى است كه عقل و ايمان بشر به منتهاى خود مى رسد و معاملات اجتماعى ، اقتصادى ، فرهنگى و سياسى بشر از آسمان فطرت او طلوع مى كند.
عصر ظهور،عصرى است كه توحيد و ولايت به گسترده ترين شكل متعالى خود بر روى زمين شكل مى گيرد.
عصر ظهور، عصرى است كه جهنم ساخته دست بشر در زمين رو به خاموشى مى گذارد و بر ويرانه آن بهشت آمال انبيا شكل مى گيرد.
عصر ظهور، عصرى است كه زمين آنچه در گذشته طولانى خود ذخيره كرده است عرضه مى كند.
و ما در اين فصل به اختصار اين تحولات رامورد بررسى قرار مى دهيم .
1- حاكميت عدالت
عصر ظهور، عصر فرود آمدن فرشته عدالت بر بام زمين است . عدالتى كه همواره به عنوان يك ارزو براى بشريت مطرح بوده است و جز در موارد انگشت شمارى نظير حكومت امير مؤمنان عليه السلام به وقوع نپيوست .
قبل از ظهور، ظلم و جور همه زواياى زمين را فرا مى گيرد و يكى از معجزات امام مهدى عليه السلام اين است كه چنين زمينى را از هر گونه ظلم و ستمى پاك كرده و به گوهر عدالت زينت مى دهد. رواياتى در اين باره وارد شده است كه به برخى از آنهااشاره مى كنيم .
يبعث اللّه عزّوجلّ رجلا من عترتى فيملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا.
خداى - عزّو جل - مردى از خاندان مرا بر مى انگيزد و او زمين را پر از قسط و عدل مى كند همان گونه كه پر از ظلم و جور شده است .
امام باقر عليه السلام فرمود:
وقتى مهدى خانواده ما قيام كند، مال و امكانات را به طور مساوى تقسيم كرده و در ميان مردم به عدالت رفتار مى كند.
عدالت زمان ظهور منجى عالم ، همه جانبه است ، به گونه اى كه مسائل اجتماعى ، قضائى ، اقتصادى ، سياسى و همه ابعاد ديگر را شامل مى شود. امّا از آنجايى كه عدالت اجتماعى در مسائل اقتصادى بيشتر مورد توجه است ، سمت و سوى روايات هم به عدالت اقتصادى معطوف شده است وگرنه دستگاه قضايى حكومت مهدى عليه السلام نيز در اوج عدالت خواهى است . در منابع اهل سنت آمده است : دادخواهى مهدى به گونه اى خواهد بود كه اگر چيزى از حق كسى زير دندان ستمگرى باشدآن را مى گيرد و به صاحبش باز مى گرداند. اين جمله يادآور سخن امير المؤمنين عليه السلام است كه فرمود: ((به خدا قسم اگر انچه را عثمان بيهوده از بيت المال مسلمين بخشيده است بيابم به صاحبش باز مى گردانم اگر چه مهر زنان شده باشد.))
در عصر ظهور آن چنان عدالت بر زندگى مردم و كارگزاران سايه مى اندازد كه جز عدالت را نمى شناسند و جز به آن عمل نمى كنند.
امام حسن عسكرى عليه السلام فرمود: ديگر نه ستمكار جنايتكارى و نه منكر طغيانگرى و نه دشمن و مخالفى كه دشمنى خود را مخفى نگه دارد بر ورى زمين باقى نخواهد ماند.
با حاكميت امام مهدى عليه السلام چنان ظلم فردى ، جمعى ، حكومتى ، طايفه اى ، خانوادگى و همسايگى در همه ابعاد ازميان مردم مى رود و مردم با عدالت دمساز مى گردند كه عدالت براى مردم يك فرهنگ مى شود و ظلم امر عجيبى خواهد بود كه بسيار تقبيح مى شود.
2- حكومت جهانى شيعه
با ظهور امام مهدى عليه السلام تمام معادلات جهانى بر هم مى ريزد، سازمان هاى بين المللى از بين مى روند و تمام حكومت ها نابود خواهند شد و چهره هاى گمنام ، زمام امور را به دست خواهند گرفت . اين چهره ها، برجستگان شيعه هستند كه با مولاى خود ولى عصرعليه السلام بسيار نزديكند و در روايات به اصحاب سيصد و سيزده نفرآن حضرت شهرت دارند. البته همه ياران اجرايى او به آنها خلاصه نمى شوند بلكه بسيارى از رجال شيعه در رتبه پس از آنها، در سمت هاى معونت ، وزارت و پست هاى اجرايى ديگر در دولت كريمه امام مهدى عليه السلام مشغل خدمت خواهند شد. اساسا اولويت براى حاكميت كسانى است كه سابقه تشيّع آنهابه قبل از ظهور مى رسد و اين همان تحقق وعده الهى در قران است كه مستضعقين حاكميت زمين را برعهده خواهند گرفت .
منزلت شكوهمند شيعه در عصر ظهور
با قيام جهانى امام مهدى عليه السلام شيعه ، عزيز و محبوب مى شود و از اقتدار بى نظيرى برخوردار مى گردد؛ چرا كه غيبت و عربت به پايان رسيده و ضعف و گرفتارى و ترس و تنهايى و مظلوميت به سر آمده و زمان سرافرازى و حاكميت او فرا رسيده است و ما در اينجا برخى از روايات اين بحث را بيان مى كنيم .
امام صادق عليه السلام فرمود:
شيعيان ما در حكومت قائم ، بزرگان و حاكمان زمين اند. به هر مردى از آنها قدرت چهل مرد داده مى شود.
امام باقر عليه السلام فرمود:
خداوند آن چنان بر شيعيان ما گشايش مى دهد كه اگر سعادت با آنها نبود طغيان مى كردند.
امام جواد فرمود:
مثل آنهادر زمين مثل مشكى است كه بوى آن بالا مى رود و هرگز تغيير پيدا نمى كند، و مثل آنها در آسمان مثل ماه روشنى بخشى است كه هرگز نور آن خاموش نمى شود.
امام حسين عليه السلام فرمود:
خداوند كرامتى به شيعيان ما مى كند كه چيزى در زمين بر آنها مخفى نمى ماند.
3- انتقام از دشمنان
عصر ظهور، عصر انتقام از دشمنان خدا و پيامبر صلى اللّه عليه و آله و اهل بيت اوست .امام صادق عليه السلام فرمود:
وقتى قائم ما قيام مى كند، براى خدا و رسولش و ما انتقام مى گيرد.
روايات مختلفى به انتقام گرفتن امام مهدى عليه السلام از كسانى كه به پيامبر و دخترش فاطمه و همسر او اميرالمؤمنين و فرزندانش به ويژه حسين بن على عليه السلام ستم كرده اند اشاره دارند كه قبل از ظهور زمينه بيان و تفسير بسيارى از آنهاوجود ندارد.
گرفتن انتقام از دو گروه خواهد بود: 1- كسانى كه از سران ستمكاران به اهل بيت عليه اسلام بودند. اينان با رجعت به دنيا، در پيش چشم ديگران مورد انتقام قرار مى گيرندو اين كار سبب فتنه اى بزرگ و بدتر از فتنه سامرى مى گردد امّا به هر حال حكم خداوند اجرا مى شود و امتحانى بزرگ و فراگير صورت مى گيرد. 2- كسانى كه از ظلم پيشينيان خود به اهل بيت راضى هستند.
هروى گويد:از امام رضاعليه السلام پرسيدم : نظرشما درباره حديثى كه از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: ((وقتى قائم خروج مى كند فرزندان كشندگان حسين عليه السلام را به خاطر كار پدرانشان مى كشد.)) چيست ؟ حضرت فرمود:همين طوراست . عرض كردم : پس ‍ سخن خدادر قران كه مى فرمايد: و لا تزر وازرة وزر اخرى  ((كسى بار گناه ديگى را بر نمى دارد)) چه خواهد شد؟ فرمود:
همه سخنان خداوند راست است امّا كشندگان حسين به كار پدران خود راضى هستند و به آن افتخار مى كنند و كسى كه به چيزى راضى باشد مثل كسى است كه آن را انجام داده است . و اگر مردى در شرق زمين كشته شود و مردى در غرب زمين به آن راضى باشد، در قتل او شريك است و قائم وقتى قيام مى كند آنهارابه خاطر رضايتى كه به عمل پدران خود دارند به قتل مى رساند.
ابو حمزه ثمالى مى گويد: از امام باقر عليه السلام پرسيدم : اى فرزند رسول خدا! آيا همه شماقيام كننده به حق نيستيد؟ فرمود: بله . گفتم : پس چرا فقط قائم ، قائم ناميده شد؟ فرمود: وقتى جّدم حسين كشته شد فرشته ها به سوى خدا ناله و شيون كردند و گفتند: اى پروردگار و سرور ما! آيا قتل برگزيده و فرزند برگزيده ات و بهترين خلق خود را ناديده مى گيرى ؟ خداوند به آنهاوحى كرد: شادمان باشيد، به عزت و جلالم قسم از آنها انتقام خواهم گرفت .اگر چه زمانى از آن گذشته باشد. آن گاه خداوند امامانى را كه از نسل حسين عليه السلام بودند به آنهانشان داد. ملائكه با ديدن آنها مسرور شدند و ديدند يكى از آنهاايستاده است و نمازمى گذارد. در اين هنگام خداوند فرمود: با اين قائم ((ايستاده ))از آنهاانتقام مى گيرم .
4- گسترش دين دارى
عصر ظهور ،عصرگسترش كمى و كيفى دين دارى در جهان است . با ظهور منجى عالم ، مردم دسته دسته وارد اسلام مى شوند و به سرعت همه جاى زمين در قلمرو حكومت امام مهدى عليه السلام قرار مى گيردبه گونه اى كه نقطه اى نمى ماند مگر اين كه توحيد در انجا حاكميت مى يابد و شهادت به يگانگى خدا و رسالت رسول او داده مى شود و دين مردم تنها اسلام به شيوه عترت پيامبر صلى اللّه عليه و آله خواهد شد. از آن پس ديگر نه يهودى و نه مسيحى و نه فرقه ديگر مطرح نخواهد بود و اگر باشد اظهار وجود نخواهند كرد. اين كه در برخى روايات آمده است حضرت از برخى از اهل كتاب جزيه مى گيرد، بنا بر صحت آنها، گرفتن جزيه احتمالا به ابتداى حاكميت او مربوط مى شود.امام صادق عليه السلام فرمود:
اذا قام القائم لايبق ارض الانودى فيها شهادة ان لا اله الا اللّه وان محمدا رسول اللّه
وقتى قائم قيام كند، قطعه اى از زمين باقى نمى ماند مگر اين كه شهادت به لااله الا اللّه و محمد رسول اللّه در آن ندا داده مى شود.
و در حديث ديگرى فرمود:
هيچ مكانى كه غير خدا درآن عبادت شده است بر روى زمين نمى ماند مگر اين كه خدا در آن عبادت مى شود.
و امام باقر فرمود:
به خدا قسم ، مى جنگد تا خداوند به يگانگى ياد شود و چيزى شريك او قرار داده نشود.
دعوت به اسلام حقيقى
با فاصله اى از صدر اسلام تا ظهور امام مهدى عليه السلام پيدا مى شود، اسلام كم رنگ شده و در موارد زيادى به انحراف گراييده و يا به فراموشى سپرده مى شود. مسلمانان تنها اسم اسلام را از پدران خود به ارث مى برند و در عمل و عقيده ، فاصله اى عميق با حقيقت آن دارند. زندگى فردى ، اجتماعى و خانوادگى آنهاتطبيقى با اسلام ندارد و اساسا كارى به اسلام و اجراى آن ندارند. بسيارى از حركت هاى دينى مردم نيز با بدعت ، جهالت و انحراف همراه مى شود و به اين صورت مسلمانان حقيقتى به اندك مى رسند و مهم تر اين كه برخى از علما به انحراف گراييده و عدّه اى از مردم را منحرف مى كنند و به گونه اى كه تشخيص حق و باطل هم براى انان دشوار مى گردد. هر كس برداشتى از اسلام پيدا مى كند و غالبا از حقيقت آن بدور است و در جهل و اوهام خود حيران مى گردد. چه عقايدى كه در مسائل اجتماعى ، سياسى ، اقتصادى و اخلاقى به نام اسلام پيدا مى شود كه هيچ مايه دينى ندارد و چه بسا خلاف اسلام مى باشد. در اين اوضاع فكرى و دينى پريشان است كه امام مهدى عليه السلام قيام مى كند و دين خدا را آن گونه كه درصدر اسلام بر پيامبر صلى اللّه عليه و آله نازل گرديد تبليغ ، تفسير و اجرا مى كند. آن گاه است كه مردم به خاطر فاصله زيادى كه ميان اسلام خود و ولى عصر عليه السلام مى بينند اسلام او را جديد ارزيابى مى كنند.امام صادق عليه السلام فرمود:
وقتى قائم عليه السلام قيام كند از نو مردم را به اسلام دعوت مى كند و به امرى هدايت مى كند كه كهنه شده و مردم از آن گمراه گشته اند.
و در حديث ديگرى فرمود:
وقتى قائم ما قيام كند، امر جديدى خواهد آورد، همان گونه كه رسول خداصلى اّعليه واله در ابتدامردم را به امر جديدى دعوت كرد.
بنابرروايات ،بسيارى از مردم بايد عقايد خود را نقض كنند و برخى انچه را جزء اسلام مى دانستند، خلاف آن بدانند و اين براى آنها كار اسانى نيست و مى گويند امام زمان عليه السلام دين جديد آورده است در حالى كه اين دين حقيقى است و دين جديد همان است كه مردم با فاصله گرفتن از صدر اسلام به آن گرويده اند.
امام مهدى عليه السلام همه بدعت هايى كه آگاهانه يا غير آگاهانه دراسلام وارد كرده اند را از ميان مى برد و تمام سنت هايى را كه توسط آنها نفى شده و يا به فراموشى سپرده شده است احيا مى كند. امام باقر عليه السلام فرمود:
لا يترك بدعة الا ازالها و لا سنة الا اقامها
بدعتى نيست ، مگر آن كه قائم ، آن را از بين مى برد و سنتى نيست ، مگر اين كه ، آن را برقرار سازد.
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:
سيره و سنت او، سيره و سنت من است . او مردم را به شريعت من وا مى دارد و به كتاب خدا فرا مى خواند.
و در حديث ديگر فرمود:
او مردى از عترت من است كه براى سنت من مى جنگد همان گونه كه من براى وحى جنگيدم .
6- تطهير انسان و جهان از زشتى ها
از تحولات بنيادى عصر ظهور رفع هر گونه بدى و احياء و استمرار خوبى هاست . خورشيد ولايت آن چنان بَدان و بدى ها را مى سوزاند كه افراد شرور و اعمال زشت ، جاى خود را به خوبان و خوبى ها خواهند داد و صحنه را ترك خواهند كرد به طورى كه خوب بودن ، يك فرهنگ بنيادى ، مستمر و تنها راه زندگى خواهد شد. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: يذهب الشر و يبقى الخير
بدى مى رود و خوبى مى ماند.
در عصر ظهور، حق مى آيد و باطل مى رود، ايمان مى آيد و كفر مى رود، توحيد مى آيد و شرك مى رود، اخلاص مى آيد و ريا مى رود، دوستى مى آيد و جنگ و دشمنى مى رود، خيرخواهى مى آيد و بدخواهى مى رود، دگر دوستى مى آيد و حسادت كينه مى رود، عدالت مى آيد و ظلم مى رود و در يك كلمه تقوا مى آيد و فسق مى رود چرا كه ديو چو بيرون رود فرشته درآيد. اساس همه خوبى ها ايمان كامل است كه در عصر ظهور، مردم از آن بهره مندند و اساس همه بدى ها كفر است كه در آن زمان اثرى از آن ديده نمى شود.اميرالمؤمنين فرمود:
لا يبقى كافر الا امن و لا طالح الا صلح .
كافرى نمى ماند مگر اين كه ايمان آورد و تبهكارى نمى ماند مگر اين كه نيكوكار شود.
و در حديث ديگرى فرمود:
يهلك الاشرار و يبقى الاخيار و لا من يبغض اهل البيت عليم السلام .
بدكاران هلاك مى شوند و خوبان مى مانند و كسى كه دشمن اهل بيت باشد نمى ماند. بهترين ، زيباترين ، والاترين جامعه توحيدى ، جامعه عصر ظهور است كه همه آنهاموحد، مسلمان و دوستدار اهل بيت رسول خداصلى اللّه عليه و آله هستند و مدح و ثناى آنهامى گويند. گويى بهشت بر زمين سايه مى اندازد و يا زمين رنگ بهشت مى گيرد و مردم جز خوبى سراغ ندارند و گناه مورد نفرت آنهاقرار مى گيرد و زندگى شيرين مى شودآن چنان كه زنده ها آرزو مى كنند اى كاش مرده ها بودند و مى ديدند.
7- وحدت
وحدت حقيقى و همه جانبه تنها در عصر ظهور تحقق مى يابد زيرا اساس ‍ وحدت در پذيرش دين واحد يعنى اسلام است . و اين به دست آن مرد اسمانى تحقق خواهد يافت چرا كه تمام اديان از ميان خواهند رفت و ديگر نه يهودى خواهد بود و نه مسيحى چنان كه روايات آن گذشت .
امام باقر عليه السلام فرمود:
خداوند شرق و غرب زمين را براى او مى گشايد و مخالفان را به هلاكت مى رساند تا اين كه جز دين محمد صلى اللّه عليه و آله باقى نمى ماند.
تمام فرقه هاى ديگر هم از هر مكتب و انديشه اى كه باشند محو خواهند شد و تنها اسلام مطرح است . البته اسلام هم فرقه هاى زيادى دارد كه همه آنها رخت بر مى بندد و تنها مذهب حيات بخش تشيع باقى مى ماند و ديگر اختلافى نخواهد بود. امام صادق عليه السلام فرمود:
ليرفع عن الملل الاختلاف و يكون الدين كله واحدا
اختلاف از اديان برداشته مى شود و دين يكى مى گردد.
وحدت در عصر ظهور يك وحدت ناقص و يا سياسى محض نيست ، وحدت بر سر منافع دنيوى نمى باشد، وحدت در جنگ با دشمن مشترك نخواهد بود، وحدت ظاهرى نمى باشد، وحدت در توحيد نبوت و معاد تنها نيست بلكه وحدتى حقيقى ، عميق و ريشه دار است . وحدتى است كه تمام جوانب فكرى ، عقيدتى ، عملى ، اخلاقى و آرمانى را شامل مى شود. همه يك دين دارند، همه يك مذهب دارند، همه يك صدا دارند، همه پروانه يك شمعند، همه دل داده يك فردند و تنها جام محبت او را مى نوشند و بر اساس گفته او عمل مى كنند.

8- امنيت
عصر ظهور، عصر امنيت همه جانبه در سراسر زمين است . چيزى كه از اول تا ظهور حضرت مهدى عليه السلام انسان شيفته آن بوده و به آن نرسيده است . ناامنى ، ناشى از ضعف ايمان ، هواى نفس ، حب شهوات ، طمع به دنيا، حسادت ، جهالت ، حماقت و امثال آن است كه اينها به بركت ظهور حجت خدا بر طرف مى گردد.
در عصر ظهور ايمان مردم به بالاترين سطح خود مى رسد، عقل ها كامل مى شود، فهم عمومى بالا مى رود و به بى نيازى دست مى يابند. آن گاه با وجود اين ارزش ها، ديگر دشمنى و تجاوز در كار نخواهد بود و در نتيجه نعمت بزرگ امنيت ، همه زمين را در بر خواهد گرفت و كمترين دغدغه خاطرى براى حتى ضعيف ترين مردم وجود نخواهند داشت . حيوانات هم آزارى به انسان نخواهند داشت و از آزار انسان ها در امان خواهند بود و خلاصه ، صلح كلى بر همه زمين حاكم مى شود.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود: اگر قائم ما قيام كند آسمان باران خود رافرو مى ريزد و زمين گياه خود را مى روياند و كينه و دشمنى از دل بندگان رخت بر مى بندد، درندگان با چهار پايان ديگر كنار مى آيند و امنيت به گونه اى زياد مى شود كه زن ، راه بين عراق و شام را مى پيمايد و پاى خود را جز بر سبزه و گياه نمى گذارد و انبان ((كيسه )) خود را بر دوش دارد، نه درنده اى او را مى ترساند و نه او از آنان هراس دارد.
يكى از اصحاب امام صادق عليه السلام مى گويد: روزى ابوحنيفه بر امام صادق عليه السلام وارد شد. حضرت به او فرمود: مراد از سخن خدا كه فرمود: ((سيروا فيها ليالى و اياما امنين )) در اين راه ها، شب و روزها با امنيت سفر كنيد كجاى زمين است ؟ ابو حنيفه پاسخ داد: بين مكه و مدينه . امام صادق عليه السلام رو به اصحاب خود كرد و فرمود: مى دانيد كه بين مكه و مدينه جلوى مردم را مى گيرند و اموال آنان را به غارت مى برند و آنها امنيتى بر جان خود ندارند و كشته مى شوند. اصحاب گفتند: بله و ابوحنيفه ساكت شد.
بار ديگر امام صادق عليه السلام فرمود: اى ابو حنيفه ! مراد از اين آيه چيست كه خداوند مى فرمايد: ((و من دخله كان امنا)) ((و كسى كه داخل آن شود در امنيت است )) كجاى زمين از اين معنا برخوردار است ؟ ابوحنيفه در جواب گفت : كعبه . امام عليه السلام فرمود: آيا وقتى حجاج بن يوسف با منجنيق به ابن زبير در كعبه حمله كرد و او را كشت ، او در كعبه امنيتى داشت ؟ ابو حنيفه سكوت كرد. وقتى ابوحنيفه رفت ، ابوبكر حضرمى به امام صادق عليه السلام عرض كرد: فدايت شوم ، جواب دو سؤ الى كه از ابوحنيفه پرسيديد چيست ؟ حضرت فرمود: ((سيروا فيها ليالى و اياماامنين )) در زمان قائم ما اهل بيت خواهد بود و آيه ((و من دخله كان آمنا)) كسى كه با او بيعت كند و وارد كعبه شود و در جمع اصحابش قرار گيرد در امنيت است .
امنيت زمان امام مهدى عليه السلام يك امنيت همه جانبه است . هيچ كس ‍ از ديگرى ترسى ندارد، جان و مال و ابرو و اعتبار مردم محفوظ است و كمترين اضطراب و دلهره اى نخواهد بود. وجود چنين امنيتى باعث مى شود اعصاب مردم از هر ضعف و نقصانى در امان باشد و بيمارى هاى عصبى كه گسترده ترين بيمارى هاى قبل از ظهور را تشكيل مى دهند ريشه كن مى گردد. وقتى مردم از يكديگر احساس امنيت كنند، بر يكديگر اعتماد مى كنند و از صميم قلب به هم محبت مى ورزند و رفاقت خالص و حقيقى شكل مى گيرد.
9- سلامتى
با ظهور امام مهدى عليه السلام هر گونه بيمارى و ضعف و نقصى از مؤمنين برطرف مى گردد و همگى سالم و شاداب خواهند شد به گونه اى كه مؤمن ضعيف ، معلول يا مريضى نخواهد ماند. امام باقر عليه السلام فرمود:
هر كس زمان ظهور قائم خاندان ما را درك كند و داراى نقص و معلوليت باشد، سالم مى شود و هر ضعيفى ، توانمند و قوى مى گردد.
امام صادق عليه السلام فرمود:
وقتى قائم عليه السلام ظهور كند، نقص و افت را از هر مؤمنى بر طرف مى سازد و توانايى او راباز مى گرداند.
10- بى نيازى
عصر ظهور، عصر بى نيازى و رفع كامل محروميت هاست . با ظهور امام مهدى عليه السلام چهره فقر و پريشانى از ميان مى رود و ديگر بى نوايى نخواهد بود. تكدى از ميان جامعه رخت بر مى بندد و همه مردم بى نياز مى گردند. هر كس به كارى مشغول مى شود و بحران بى كارى محو خواهد شد. هر كس نيازمند باشد امام مهدى عليه السلام به او اعطا مى كند و البته عطاياى آن حضرت بدون منّت ، بدون زحمت ، بدون ذلّت و همراه با گوارايى است . رسول خدا عليه السلام فرمود:
عطاى او ((مهدى عليه السلام )) گواراست .
بااين بى نيازى ديگر كسى يافت نخواهد شد تا به او انفاق شود، مستحق زكات پيدا نمى شود و گيرنده صدقه يافت نمى گردد بلكه همه مردم قصد پرداخت دارند.
امام صادق عليه السلام فرمود: وقتى قائم ما قيام كند...يكى از شما مى خواهد زكات مال خود را بدهد امّاكسى را نمى يابد كه از او بپذيرد. خداوند، مردم را با فضل خود بى نياز مى گرداند.
11- وفور نعمت
عصر ظهور، عصر فوران نعمت هاست . زمين و آسمان ، نعمت هاى خود را ارائه مى دهند و مردم به صورت بى سابقه اى بهره مند مى گردند. رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:
امت من در زمان مهدى از نعمت هايى برخودار مى شوند كه در گذشته سابقه ندارد. آسمان پياپى بر آنها مى بارد و زمين هر آنچه دارد از درون خود خارج مى كند.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود:
((با ظهور مهدى عليه السلام )) يك مد ((سه چهارم كيلو)) دانه مى كارد و هفتصد مد براى او مى رويد.
امام صادق عليه السلام فرمود:
خداوند از اين امّت مردى را آشكار مى كند كه او از من و من از او هستيم و به وسيله او بركات آسمان ها و زمين را فرو مى فرستد. پس آسمان بارانش را نازل مى كند و زمين بذرش را بارور مى گرداند و حيوانات وحشى و درندگان به امنيت مى رسند و زمين را پر از قسط و عدل مى كند همان گونه كه از ظلم و جور پر شده است .
12- احياء معنوى زمين
پيش از ظهور، زمين به كفر و شرك و ظلم و گناهان ساكنان آن مى ميرد و در عصر شكوهمند ظهور، منجى عالم همه اين عوامل را از ميان مى برد و ايمان و توحيد و عدل و تقوا و عبادت را بر جاى آنهامى نشاند وبه زمين حيات مى بخشد.
ابن عباس گويد: رسول خدا صلى اللّه عليه و اله فرمود: خداى -تعالى - فرمود: ...و به وسيله قائم شما زمينم را به تسبيح و تقديس و تهليل و تكبير و تمجيد خود آباد مى گردانم و زمين را از دشمنانم پاك مى كنم و اوليائم را وارث آن مى گردانم .
امام باقر درباره آيه اعلموا ان اللّه يحى الارض بعد موتها ((بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگ آن زنده خواهد كرد)) فرمود: آن را به وسيله قائم زنده خواهم كرد بعد ازآن كه مرده است و مراد از مرگ زمين ، كفر اهل آن است و كافر، مردار است .
احياء زمين به احياء مردم است . امام مهدى عليه السلام چشمه حيات است . چنان كه در زيارت روز جمعه آمده است . السلام عليك يا عين الحياة و احياء مردم در رسيدن به چشمه حيات است . او دل هاى كويرى و خشك و سوزان را زنده مى كند و در نتيجه انسان و زمين پس از آن كه به كفر و شرك و ظلم و معصيت مرده بودند زنده مى شوند.
اى كه بى نور جمالت نيست عالم را فروغى   تابه كى در ظّل امر غيبت كبرى نهانى
پرده بردار از رخ و ما مردگان را جان ببخشا   اى كه قلب عالم امكانى و جان جهانى

13- رشد علمى
عصر ظهور، عصر شكفتن همه گل هاى علم و معرفت است ، مردم آن زمان ، آگاه ، دانش دوست و طرفدار معرفتند و علوم الهى و طبيعى به اوج خود مى رسد. امام باقر عليه السلام فرمود:
در زمان او ((مهدى عليه السلام )) از حكمت برخودار مى شويد به طورى كه زن در خانه خود بر اساس كتاب خدا و سنت رسول او حكم مى كند.
اين اوج شكوفايى علوم دينى است كه زنان در منزل خود بر اساس كتاب و سنت اظهار نظر نمايند.
از روايتى كه بيان شد معلوم مى گردد در عصر ظهور، خانه هاى مردم ، خانه اى علم و معرفت اند زيرا وقتى يك زن در منزل خود بر اساس كتاب و سنت قضاوت كند، همسر او نيز از چنين اطلاعاتى برخوردار خواهد بود يعنى هر دو اگاه به مسائل دينى هستند و فرزندان آنهانيز با مراتب مختلف به اگاهى هاى دينى دست خواهند يافت . امام صادق عليه السلام درباره رشد علوم در عصر حاكميت ولى عصرعليه السلام مى فرمايد:
علم بيست و هفت حرف است و آنچه را كه پيامبران آورده اند دو حرف است ، وقتى قائم ما قيام كند بيست و پنج حرف ديگر را خواهد آورد و در ميان مردم منتشر مى سازد و در مجموع بيست وهفت حرف علم را منتشر خواهد كرد.
اين يك انقلاب عظيم فكرى خواهد بود كه به يك باره علوم به سيزده برابر افزايش يابد و خدا مى داند با اين جهش فوق العاده علمى چه تحولات عظيمى در مسائل معرفت دينى ، صنعتى ، پزشكى ، اقتصادى ، معمارى ، رياضى ، نجومى و بسيارى از شاخه هاى ديگر علم پيش خواهد آمد و چه رشته هاى جديد علمى ظهور خواهد كرد كه تصور و درك آن براى ما دشوار و بلكه ناممكن است .
رشد علمى عصر ظهور محيرالعقول است و خدا مى داند در آن هنگام ، مردم چه گونه زندگى مى كنند، چه وسايل ارتباطى دارند، چه وسايل نقليه اى دارند، از چه نوع مسكن هايى برخوردارند و چه بسا پيشرفته ترين شهرهاى قبل از ظهور از روستاهاى عقب افتاده عصر ظهور، عقب افتاده تر باشند. البته اگر چنين روستاهايى وجود داشته باشند زيرا وقتى علم به همراه عدالت آمد ديگر تبعيضى در نقاط مختلف زمين نخواهد بود و همه مردم به طور مساوى از امكانات برخوردار خواهند بود.
14- رشد عقلى
قبل از ظهور، مردم به پيشرفت هاى علمى چشمگيرى دست مى يابند امّا رشد علمى آنهاتوازنى با رشد عقلى آنان ندارد از اين رو علم آنهابيش از عقل آنان است و در نتيجه رفاه دارند امّاسعادت ندارند. چرا كه علم رفاه مى آورد امّا سعادت در گرو عقل است .
يكى از تحولات مهم عصر ظهور رهايى پرنده هاى عقل از قفس هواهاى نفسانى است و با اين آزادى است كه عقل ها رشد مى كند و هم چنين زمينه هاى طبيعى رشد عقلى نظير: حضور مردم در محضر عالم ، مباحثه هاى فكرى سالم و متعالى ، تعمق در قرآن و روايات ، نگرش در علوم و حكمت ها، ترك سخنان و اعمال بى فايده و زايد فراهم مى گردد و با نهضت عظيمى كه در خودسازى و تهذيب نفس مردم پيش مى آيد، عقل هاى آنها چون درختانى كه به برگ و گل مى نشينند شكوفا مى گردند و مهم تر از همه مسائل ، انقلاب ويژه اى است كه امام مهدى عليه السلام در اكمال عقل ها پديد مى آورد. امام باقر فرمود:
اذا قام قائمنا وضع يده على رؤ س العباد. فجمع بها عقولهم و كملت بها احلامهم .
وقتى قائم ما قيام كند دست خود را بر سر بندگان مى گذارد و در نتيجه عقل هاى آنهارا گرد آورده و خرد آنان را مى گرداند.
با اين رشد عقلى ، مردم به خوبى سعادت و شقاوت را مى شناسند. آينده را ارزابى كرده عاقبت نگر مى شوند و گناه از زندگى آنهارخت بر مى بندد و جز خوبى ، تقوا و عدالت را نمى شناسند و با هر حركتى كه كمترين تضادى با عقل و دين و فطرت داشته باشد با شگفتى روبرو مى شوند و صميميت و دوستى خالص ، محور روابط اجتماعى مردم مى گردد و به رفاه همراه با سعادت ، دست مى يابند و حكيمانه است كه بگوييم : بسيارى از ارزشهاى متعالى عصر ظهور، ناشى از كمال عقلى مردم است كه از نفس قدسى و نفس پاك آن مرد آسمانى سر چشمه مى گيرد.
15- عنايات ويژه الهى بر مؤمنين
عصر ظهور، عصر عنايات خاصّ خداوند به ساكنان زمين ، به ويژه شيعيان خواهد بود به گونه اى كه به يك زندگى شگفت انگيزى دست خواهند يافت . امام صادق عليه السلام فرمود:
وقتى قائم ما قيام كند، خداوند قوه شنوايى و بينايى شيعيان را به اندازه اى قوى مى كند كه بدون آن كه بين آنها و قائم پيكى باشد با آنها سخن مى گويد و آنها مى شنوند و او را مى بينند در حالى كه در مكان خود قرار دارد.
البته همان گونه كه در روايات آمده است اين امتياز خاصّ شيعيان آن حضرت است كه قبل از ظهور، شيعه بوده اند. شيعيان در عصر ظهور از عنايات ويژه اى برخودارند كه ديگران بهره مند نيستند و اين به خاطر سبقت آنهادر پيروى و طرفدارى از حق در زمان حاكميت باطل بوده است .
موهبت هاى ويژه ديگرى وجود دارد كه به برخى از آنهااشاره مى كنم .
امام حسين عليه السلام فرمود:
خداوند كرامتى به شيعيان ما خواهد كرد كه چيزى در زمين براى آنها مخفى نخواهد بود حتى مردى از آنهامى خواهد وضع خانواده اش را به آنهااعلام نمايد، پس آنان را به آنچه انجام خواهند داد با خبر مى كند.
و در روايت ديگرى فرمود:
در زمان قائم ، مؤمن از مشرق ، برادر خود را در مغرب مى بيند و او نيز برادرش را در مشرق مشاهده مى كند.
ممكن است گمان شود كه اين رؤ يت مى تواند با مسايل و امكانات انجام گيرد اما اگر توسط امكانات باشد كه ديگر كرامت نخواهد بود و خاصّ شيعيان نمى باشد و انحصارى به زمان ظهور ندارد در حالى كه اين عنايات امتيازهايى است كه به حسب روايات به شيعه داده مى شود. به اين معنا كه ديد آنها به اندازه اى قوى مى شوند كه مى توانند از فضل الهى دورترين نقطه زمين را ببينند و صدايى را كه مى خواهند از آنجا بشنوند همان گونه كه ياران حضرت با برخوردارى از طى الارض در يك لحظه در هر نقطه اى از زمين كه بخواهند حضور پيدا خواهند كرد چنان كه روايات آن بيان گرديد.
16- شكل گيرى دوستى هاى خالصانه
پيش از ظهور، دوستى هاى خالصانه به ندرت انجام مى گيرد امّا در عصر ظهور كه مردم در اوج علم و ايمان و خردمندى و كمالات نفسانى قرار مى گيرند، زيباترين ارتباطهاى اجتماعى شكل مى گيرد و ارتباطهاى دوستانه خالص ، روال عادى و عمومى پيدا مى كند و ديگر هيچ گونه شائبه و نيرنگ و ناخالصى در دوستى هاى مؤمنين وجود ندارد و از آنجايى كه وجه مشترك مردم به اوج گستردگى خود مى رسد همه يكديگر را از خود مى دانند، منيت ها به ((ما)) تبديل مى گردد و از صميم قلب با يكديگر دوستى مى كنند و اين يكى از نعمت هاى ويژه عصر ظهور است .
امام باقر عليه السلام :
وقتى قائم قيام كند دوستى خالص فرا مى رسد و مردى بر سر جيب برادرش ‍ مى رود و به اندازه نياز خود بر مى دارد و او هم ممانعت نمى كند.
17- خارج شدن گنج هاى زمين
در عصر ظهور تحولات چشمگيرى در درون و برون زمين انجام مى گيرد. تمام اشياء قيمتى كه به طور طبيعى يا به دست بشر در آن پنهان شده است از آن خارج مى گردد و تمام گنج ها، معادن و ميدان هاى نفتى و گازى آن در اختيار مصلح جهان قرار مى گيرد و مردم از آن بهره مند مى گردند. البته اين امور شكل عادى نخواهند داشت بلكه خداوند عنايت مى كند و زمين به تعبير روايات تكه هاى جگرش را بيرون مى ريزد.
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:
خداوند گنج ها و معادن زمين را براى او آشكار مى كند.
و در حديث ديگرى فرمود:
زمين گنجينه هايش را براى او خارج مى سازد و او مال را بى شمار در ميان مردم توزيع مى كند.
با اين تحول اساسى ، رونقى عظيم در اقتصاد جهان پديد خواهد آمد و چرخ صنعت به صورت روان و گسترده اى به كار خواهد افتاد و مردم در اين وفور نعمت ، رشد اقتصادى و رفاه بى سابقه اى خواهند داشت .
18- فراوانى اب و باران
عصر ظهور، عصر ريزش باران هاى پى درپى ، فراوانى آب و تكثير نهرهاست به گونه اى كه مشكل كم آبى به كلى از همه نقاط زمين رخت بر مى بندد. رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:
آب ها در دولت او فراوان مى گردند و نهرها كشيده مى شوند و زمين ، خوردنى هاى خود را براى مردم چند برابر مى كند و گنج ها استخراج مى شوند.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود:
وقتى قائم ما قيام كند آسمان باران خود را فرو مى ريزد و زمين گياهان خود را مى روياند.
با وجود آب در همه نقاط مختلف زمين ، كشاورزى رونقى عظيم مى يابد و بى كارى معنا نخواهد داشت . حضرت مهدى عليه السلام بزرگ راه هاى زمين را پهن مى كند.
در عصر ظهور، زمين سرسبز و خرم مى شود و نشاط و طراوت در همه آن به چشم مى خورد. ريزش باران هاى پى درپى همه زمين را سيراب مى كند و از همه نقاط آن سبزه و درخت مى رويد به گونه اى كه مردم همواره بر سبزه ها پا مى گذارند و از بهترين محصولات كشاورزى بهده مند مى گردند.
امام صادق عليه السلام درباره سرسبزى زمين در عصر ظهور مى فرمايد:
يك زن راه عراق و شام را طى مى كند و قدم هايش را جز بر سبزه نمى گذارد.
تحولات بعد از ظهور بيشتر و گسترده تر از آن است كه ما به آن پرداختيم . آنچه بيان گرديد بخش مهمى از تحولات بود كه در روايات وارد شده است . زهى خجسته زمانى كه يار بار آيد تا از نزديك وعده هاى الهى را مشاهده كنيم و اگر در دنيا نبوديم اميد است رجعت كنيم تا به حسب روايات مدتى هم در پناه حاكميت منجى عالم زندگى كنيم .



نوشته شده در دو شنبه 21 شهريور 1390ساعت 21:36 توسط سجاد| |

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin